چرخش شغلی و بهره وری نیروی انسانی
گردش یا چرخش شغلی (Job rotation ) نوعی استراتژی است که در آن کارکنان در مشاغل مختلف شرکتی که کار میکنند جابهجا میشوند. کارکنان برای یک مدت و تا زمانی که دوباره به کار قبلیشان بازگردند، وظایف جدیدی را در مشاغل مختلف انجام میدهند؛ تا از این طریق با مشاغل مختلف و پتانسیلهای خود آشنا شوند. این بخش اساسی طراحی شغل (Job Design)، سادهسازی شغل (Job Simplification)، غنیسازی شغل (Job Enrichment) و توسعة شغل (Job Enlargement) است. چرخش شغلی به کارفرما کمک میکند تا پتانسیل کارکنان را ببیند و برای آموزش مهارتهای جدید در تمام سازمان سرمایهگذاری کند. همچنین میتواند به کاهش هزینهها کمک کرده و کارکنانی را که با نحوه کار یک سازمان آشنا هستند، حفظ کند. چرخش شغلی همچنین به کارمندان انگیزه میدهد و باعث افزایش یادگیری آنان میشود.
از اشکالات عمده گردش شغلی این است که سازمان باید خود را برای مسائل ناشی از انتقال کارکنان بیتجربه مجهز کند. اختلال در امور سازمان، افزایش زمان پاسخگویی، نارضایتی مشتریان در کوتاهمدت و حتی اشتباهات فردی ناشی از عدم تسلط کافی ازاینقبیل مشکلات است و نکته قابلتوجه برای مدیران این است که؛ کارکنان ممکن است در شرایط مختلف و در آغاز کارهای جدیدى که به آنها محول میشود به سبب بیتجربه بودن اشتباه کنند، اما مدیران باید در اینگونه موارد بهگونهای رفتار کنند که فرد بدون ازدستدادن اعتمادبهنفس، موفق به اصلاح و جبران اشتباهات خود شود.
هدفهای گوناگونی برای گردش شغلی وجود دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
آشنایی با سیاستها و رویههای سازمانی؛
اصلاح مهارتهای ویژه؛
اصلاح روابط انسانی؛
حل مسئله فرسودگی شغلی؛
بهبود روشهای مدیرتی و نظارتی؛
کارآموزی و آموزش نیروی انسانی.
دررابطهبا ارتباط بین بهرهوری و چرخش شغلی مطالعات بسیاری در داخل و خارج از کشور انجام شده است که اکثریت آنها رابطه مثبت میان این دو را نشان میدهند. نتایج زیر از مطالعات حریری و اعتمادی (1394) به دست آمده است؛ بیشترین تأثیر گردش شغلی را در کسب تجربه های جدید و به کارگیری خلاقیت می دانند. گردش شغلى یکى از مهمترین انواع آموزش محسوب میشود، زیرا در سازمان هاى پیشرفته اعتقاد بر این است که سطح کیفى کارکنان مهمترین عامل موفقیت است و این امر از طریق آموزش حین کار حاصل می شود. گردش شغلی منجر به یک نوع آموزش هم عرض می شود؛ آموزش نیروى انسانى امرى کوتاه مدت و مقطعى نیست، بلکه فراهم کردن امکان ادامه تحصیل با برگزارى دوره هاى کوتاه مدت است که با افزایش دانش کارکنان به تحقق اهداف سازمان کمک می کند. بیشترین تأثیرپذیرى گردش شغلی مربوط به اشتراك دانش در سازمان است. اشتراك دانش، عنصر کلیدى برنامه هاى مدیریت دانش کارآمد و مؤثرتر است. اشتراك هدفمند دانش در سازمان ها به یادگیرى سریعتر فردى و سازمانى منجر می شود و خلاقیت را توسعه می دهد و در نهایت، به بهبود عملکرد فرد و سازمان می انجامد. بر این اساس، سازمان ها اشتراك دانش را تقویت و کارکنان خود را به این امر تشویق می کنند، چون افراد، به طورمعمول کارى را انجام می دهند که به انجام آن گرایش دارند. تأثیر گردش شغلی بر بهرهورى درتمام مؤلفه هاى مدیریتى، مثبت است. بیشترین تأثیر مربوط به حمایت مدیران از زیردستان و تشویق آن ها در انجام امور است. مدیران اثربخش از افراد تحت نظارت خود پشتیبانی می کنند و معمولا با تشویق، بهره وری کارکنان افزایش میابد.
در زمینه تأثیر گردش شغلی بر مؤلفههای مربوط به روشهای کار نیز میانگین مؤلفهها نشانگر مثبتبودن تأثیر گردش شغلی است و بیشترین تأثیر به ترتیب در دستیابی به شیوههای نوین و افزایش تنوع در کار و کمترین تأثیر در بهکارگیری فناورى جدید است.
