هوش مصنوعی و بهره وری

هوش یا به‌اصطلاح IQ از مباحث علم روان‌شناسی و به معنای یک استعداد کلی شخصی برای درک جهان اطراف و برآورده ساختن انتظارات آن است. بیش از دو هزار سال پیش، افلاطون در کتاب “جمهوریت”، هوش را تعیین‌کننده اصلی جایگاه سیاسی و اجتماعی افراد تعریف کرد. برای هوش تعاریف متعددی گفته شده است، اما نکته‌ای که در تمام این تعاریف مشترک است، طبیعی بودن و درونی بودن هوش می‌باشد، در نقطه مقابل، هوش مصنوعی AI وجود دارد و مدتی است که توجه همگان را به خود جلب کرده است. این تقابل به معنای آن است که به‌صورت طبیعی به وجود نیامده و در واقع توسط انسان‌ها ساخته شده است. این هوش مجموعه‌ای از فناوری‌های مختلف است که در کنار یکدیگر ماشین‌ها را قادر می‌سازند تا مشابه و یا حتی بهتر از انسان حس، درک و عمل کنند. این اصطلاح برای توصیف سیستمی به کار می‌رود که می‌تواند فعالیت‌های شناختی وابسته به ذهن انسان ازجمله «یادگیری» و «حل مسئله» را به‌خوبی انجام دهد. هوش مصنوعی امروزه تقریباً تمام ابعاد زندگی انسان‌ها را تحت‌تأثیر قرار داده است: پزشکی، برنامه‌نویسی، رانندگی، تحقیق و پژوهش، تجارت و اقتصاد، کشاورزی، اکتشافات فضایی و… فقط چند مورد هستند که با کمک هوش مصنوعی تحولی عظیم در آن‌ها به وجود آمده است و نکته قابل‌توجه این است که این هوش با سرعت غیر قابل وصفی در حال پوشش‌دادن تمامی موضوعات و تبدیل‌شدن به یک ابزار ضروری برای ادامه زندگی است.

بهره‌وری موضوعی است که در این مقاله می‌خواهیم تأثیر هوش مصنوعی بر آن را بررسی کنیم.

هوش مصنوعی می‌تواند فرایندهای تکراری و وقت‌گیر را به‌صورت اتوماتیک در کمترین زمان و با کمترین ریسک انجام دهد. این هوش تولیدکنندگان را قادر می‌سازد تا محصولات بیشتر و باکیفیت‌تری را با هزینه‌های کاهش‌یافته با موفقیت‌ بیشتر از همیشه تولید کنند و به بهبود کارایی در محیط‌های تولیدی کمک می‌کند و منجر به عملکرد و نتایج بهتر می‌شود. این هوش با طراحی تولید، تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، تضمین کیفیت، مدیریت ریسک، پیش‌بینی دقیق، تعمیرات قابل‌پیش‌بینی، بهینه‌سازی فرایندهای تولید و کنترل کیفیت و بازرسی‌های خط تولید، باعث بهبود تولید و افزایش بهره‌وری می‌شود.

عالیان (1402) بیان نموده است که انقلاب هوش مصنوعی در بهره وری سازمان ها نیز نفوذ کرده است؛ همان طور که بهره وری قابل انحصار در هر سطحی نیست، هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل داده ها و یادگیری ماشینی خود را در هیچ محدوده ای محصور نکرده است و همواره می تواند باعث بهبود شرایط بهره وری هر سازمانی شود.

هوش مصنوعی می‌تواند با بهره‌گیری از الگوریتم‌های یادگیری ماشینی، نقش مؤثری در افزایش بهره‌وری داشته باشد. برای نمونه فرض کنید یخچال هوشمند شما بتواند میزان آبی که هر هفته می‌نوشید را به سوپرمارکت محلتان اعلام کند. اگر همه ساکنان آن محله از یخچالی با این قابلیت برخوردار باشند، این سوپرمارکت می‌تواند تصمیمات بهتری در مورد میزان آبی که باید خریداری و در انبار یا فروشگاه نگهداری کند اتخاذ کرده و در نتیجه با کاهش ریسک موجود، بهره‌وری خود را افزایش دهد. همچنین این یخچال‌های هوشمند می‌توانند با بررسی میزان مصرف روزانه و هفتگی، مواردی که نیاز دارید را پیش‌بینی کرده و سفارش خرید آن‌ها را به‌صورت هوشمند به فروشگاه محل ارسال کنند.

شرکت‌ها می‌توانند با به‌کارگیری فناوری‌های هوش مصنوعی، انتظار افزایش بهره‌وری همچنین افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه را داشته باشند. سازمان بین‌المللی کار نیز از این ایده حمایت می‌کند که هوش مصنوعی به‌جای تخریب مشاغل، باعث افزایش آن‌ها می‎‌شود. نتایج بررسی‌های انجام شده توسط این سازمان نشان می‌دهد که هوش مصنوعی به‌جای اینکه به‌صورت کامل جایگزین نقش‌های انسانی شود، احتمالاً وظایف خاصی را خودکار می‌کند. با وجود جابه‌جایی و تغییرات احتمالی مشاغل، کارشناسان معتقدند که هوش مصنوعی در نهایت بهره‌وری انسان را تکمیل می‌کند و آن را افزایش می‌دهد، همچنین پیش‌بینی شده است که تا ۳۰ درصد مشاغل در یک دوره پنج‌ساله با هوش مصنوعی جایگزین می‌شوند. البته این امر منجر به ایجاد فرصت‌های شغلی جدید و رشد اقتصادی خواهد شد.

در نتیجه، ادغام هوش مصنوعی در زمینه‌های مختلف تجاری می‌تواند مزایای قابل‌توجهی از نظر بهره‌وری و رشد اقتصادی به همراه داشته باشد. بااین‌وجود، محافظت در برابر خطرات احتمالی، اطمینان از ایمن بودن و پاسخگو بودن هوش مصنوعی بسیار مهم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید