نوآوری ریشه در واژه لاتین «Innovare» داشته و به صورت کلی، به معنای «ایجاد یک چیز جدید» است. «مایکل پورتر»، از صاحبنظران حوزه فناوری، نوآوری و مدیریت، پیرامون ماهیت نوآوری میگوید: «شرکتها با نوآوری به مزیتی رقابتی میرسند که هم فناوریهای جدید و هم روشهای جدید انجام کارها را در بر میگیرد». در واقع به پیاده ساختن ایده ناشی از خلاقیت که به صورت یک محصول یا خدمت تازه ارائه شود، نوآوری گویند. خلاقیت و نوآوري از جمله عواملی هستند که نقشی بسیار مهم در حل مشکلات و توسعه دارند و سازمان ها براي حفظ و دوام موجودیت خود باید در جهت نهادینه کردن تفکر خلاق تلاش نمایند. تحقیقات نشان دادند که بین خلاقیت و نوآوري کارکنان با بهره وري منابع انسانی رابطه اي مستقیم و معنادار وجود دارد. هم چنین، متغیر هاي خلاقیت و نوآوري می توانند بهره وري را پیشبینی کنند، در تعریفی دیگر در ارتبـاط بـا تعاریـف مربـوط بـه نـوآوری، کسـی کـه بتوانـد بــا ارائه یک ایده استفاده جدیدی را بــه وجــود آورد یــا امـکان ایـن را فراهم کند که از ایده های قبلی کـه دیگران ایجاد کرده اند استفاده جدیدی را به وجود آورد، به آن فرد نوآور میگویند. بنابراین هم در خلاقیت و هم در نوآوری ایده پـردازی وجـود دارد امـا در خلاقیت، ایده پـردازی منجـر بـه نـوآوری نمیشود ولی در حالت دوم از آن ایده میتوان بهره وری ایجاد کرد.
نوآوری و بهرهوری دو مقوله مرتبط با یکدیگرند بهگونهای که هر دوی آنها به ارزش منابع در بخش تولیدی مرتبط بوده، با تغییر و توسعه تکنولوژی نیز ارتباط نزدیک دارند. به طور مشخص، حجم سرمایهگذاری بیشتر و بهکارگیری ثروت، در نهایت به افزایش تولید و ثروت بیشتر منجر نمیگردد، بلکه استفاده بهینه از منابع و امکانات بهویژه استفاده مؤثر و کارآمد از نیروی انسانی به همراه خلاقیت و نوآوری است که بهرهوری بالاتر و بیشتر را فراهم میآورد.
بهرهوری مهمترین هدفی است که سازمان و مدیریت آنها تلاش میکنند تا آن را در سراسر جهان توسعه دهند؛ بهرهوری یک جامعه، حد متوسط بهرهوری سازمانهایی است که در آن فعالیت میکنند. بهرهوری در درجه اول یک دیدگاه است که همواره سعی دارد آن را که در حال حاضر موجود است بهبود بخشد؛ پس باتوجهبه تعاریف بالا میتوان گفت: فرایند نوآوری میتواند تأثیر مثبتی بر بهرهوری داشته باشد، چراکه نوآوری بیشتر درمورد کاهش هزینههای واحد تولید است؛ بنابراین با افزایش کیفیت یا اثربخشی هزینه مرتبط است و ذاتاً ماهیت فناوری دارد.
یکی از عوامل مهم اثرگذار بر بهرهوری، نوآوری و تحولات فناوری است. درواقع نوآوری برای افزایش بهرهوری ضروری است و تبدیل ایدههای جدید به راهحلهای اقتصادی جدید (محصولات، فرایندها و خدمات جدید) اساس مزیتهای رقابتی پایدار برای شرکتهاست. تعامل دوجانبه بین بهرهوری و نوآوري امري است که مورد دقت نظر صاحبنظران این دانش است. درواقع نوآوری و بهرهوری دو مقوله مرتبط با یکدیگرند بهگونهای که هر دوی آنها باارزش منابع در بخش تولیدی مرتبط بوده، با تغییر و توسعه تکنولوژی نیز ارتباط نزدیک دارند.
بهرهوری و نوآوری نه فقط بر انواع فعالیتهای اقتصادی تأثیر دارند، بلکه بهرهوری نیازمند بالابردن و افزایش سطح علمی، آموزشی و فنی کارکنان بوده، به دنبال آموزش بالاتر نیروی انسانی است که انواع مختلف تحقیق و توسعه در مشاغل بروز میکند. کارکنان خلاق و صاحبان اندیشه نو بهمثابه گرانبهاترین سرمایه سازمان از جایگاهی رفیع برخوردارند و رویارویی مؤثر با تحولات فزاینده محیطی در گرو خلاق بودن است، از آن جا که تأمین هدفهای سازمان مستلزم در اختیار داشتن نیروهاي انسانی توانمند میباشد، این از وظایف نظامهای آموزشی است که با ارائه مستمر ایدهها، برنامهها و روشهای نوین آموزش، کارکنان را بهگونهای پرورش دهند که قادر باشند بهتنهایی تصمیم بگیرند، راهحلهای تازه براي مسائل پیدا کنند و در قبال کار احساس مسئولیت کنند. در دنیاي رقابت شدید امروزه سازمانهایی موفق هستند که دست به نوآوري و ابتکار بزنند. از دیدگاه سازمانی نوآوري به معناي بهرهبرداری از ایده نوین است.
بنابراین، لازم است جهت فرهنگسازی و پدیدآوردن بستري مناسب براي خلاقیت سازمانی، دورههای آموزشی برگزار شود؛ زیرا باور به خلاقیت در سازمانهای نوین نوعی سرمایهگذاری بشمار میرود و میتواند کارکنان را به ارائه اندیشههای نو و خلاق تشویق کند، ازاینرو، ضرورت دارد در هر سازمانی مشوقهایی مناسب در نظر گرفته شود که نهادینهشدن این امر از راه ساختار قانونی و انعطافپذیر براي تشویق مدیران و کارکنان بهمنظور بهبود ارائه خدمات میباشد.










